در مطالعه جدیدی که در کتاب زبان خارجی منتشر شد، او و همکارانش تفاوتهای قابل توجهی را بین دانشآموزانی که برای لذت در خارج از کلاس مطالعه میکنند – برای مثال غرق در رمانهای فانتزی یا فیلمهای هیجانانگیز جاسوسی – و دانشآموزانی که عمدتاً برای ارضای تکالیف مدرسه کتاب میخوانند، پیدا کردند. نه تنها ارتباط قدرتمندی بین خواندن برای سرگرمی و مهارتهای زبانی قویتر وجود داشت، بلکه دانشآموزانی که از خواندن متنفر بودند، اغلب دیدگاه منفی خود را به تجربیاتی که در کلاسهای درس داشتند نسبت میدادند. محققان دریافتند که تاکید بیش از حد بر تجزیه و تحلیل اجزای ترکیبی متون و خواندن صرفاً برای جذب اطلاعات، هزینه روانشناختی را به همراه داشت، زیرا دانش آموزان از خواندن داوطلبانه جدا شدند.
در کتاب ادبیات جهان، مارتین چانگ و همکارانش 200 دانشجوی کارشناسی را مورد بررسی قرار دادند و از آنها در مورد علایق خواندن، اینکه چقدر برای لذت مطالعه میخوانند، انگیزه آنها و چه تجربیاتی به شکلگیری نگرش آنها نسبت به مطالعه سؤال کردند. همچنین از آنها خواسته شد تا نویسندگانی را که در گذشته خواندهاند شناسایی کنند – یک نماینده برای اندازهگیری تعداد کتابهایی که خواندهاند. سپس جوانان یک سری آزمایش برای سنجش توانایی خواندن خود انجام دادند.
مارتین چانگ گفت: “ما دریافتیم که اغلب تجربه کودکان در مدرسه ابتدایی برای مطالعه کتاب داستان کوتاه بسیار مثبت تر است و سپس در دبیرستان کاهش می یابد.” در حالی که کودکان در مهدکودک و اوایل دبستان در دوران دبیرستان تمایل به خواندن کتابهای داستان دارند که اغلب مهارتهای خواندن خود را با بزرگسالان به اشتراک میگذارند، ماهیت خواندن تغییر میکند زیرا انتظار میرود دانشآموزان یک رژیم غذایی ثابت با اطلاعات چالش برانگیزتر بخوانند. -متون غنی در طی آن انتقال، به نظر میرسد که عشق به مطالعه محو میشود.
در کتاب دایره المعارف کوتاه، 35 درصد از دانشآموزان دلیل خاصی را ذکر کردند: آنها از خواندن لذت نمیبرند، زیرا «از آنها خواسته میشود کتابها را در دبیرستان تجزیه و تحلیل کنند، آن را کمتر لذتبخش میکند.
- منابع:
- تبلیغات: